بانوی برتر

بانوی نازنین اگر به دنبال جایی برای حال خوب هستی ؛ خوش آمدی

بانوی برتر

بانوی نازنین اگر به دنبال جایی برای حال خوب هستی ؛ خوش آمدی

ما ادم های معمولی.....
(قبل خواندن این متن بگویم که من تمام عمرم خوانده ام و نوشته‌ام. اینقدر خوانده ام که گاهی نمیدانم حرفهایم حرف خودم است یا سایه ای از همه چیزهایی ک روزی جایی از زبان کسی خوانده ام.....پس اگر شبیه این متن را جایی خوانده‌اید حس کپی شدگی نکنید....اصل داستان را دریابید)
راستش ما یعنی آدمهایی شبیه من ،بسیار معمولی هستیم.کلا نه آدم مهمی بوده ایم.نه آدم مهمی در زندگیمان بوده....نه کلا کار خاص و شاخصی کرده ایم و نه جای خاصی رفته ایم. بزرگ شده ایم و هر کار باید میکردیم را انجام دادیم.چه زیاد و چه کم.دورادور زندگی آدمهای خاص را دنبال کرده ایم و گاهی ته دلمان غنج رفته که ااااا.اینحوری هم میشه زندگی کرد....لایف استایل شان. ...دکور خانه شان...روابطشان .کلا با ما فرق دارد!اگر هم گاهی دری به تخته بخورد و این دو تیم بهم برخورد کنند کلا بعد از یک مدتی طبیعت دست به کار میشود و از هم جدایشان میکند تا معمولی ها همیشه معمولی باشند و خاص ها همیشه خاص.این را گفتم که بگویم معمولی بودن اصلا بد نیست.
بله کسی از اطرافیان من هرگز با یک بسته پر از جینگول جات رنگی رنگی من را سورپرایز نمیکند. هرگز کسی بدون اطلاع قبلی یک بسته پستی پر از علاقه مندی هایم پر نمیکند  و به در خانه ام نمیفرستد. کسی را ندارم که یک گالری از هنرهایش بزند و من را روز اول افتتاحیه دعوت کند.اهنگهای مورد علاقه ام چنان میکس فاجعه ایست که بهتر است راجبش حرف نزنیم! .اما....حالا از همه اینها که بگذریم خودم که نمرده ام.بلند میشوم و بدون لعنت فرستادن به خیلی چیزها زندگی ام را کم کم و قدم قدم شبیه رویاهایم میکنم.شاید خیلی جاها نشود.شاید خیلی چیزها به من نسازد. اما....کلا میشود گاهی کاری کرد که زندگی زیباتر شود و پر رنگ تر و با کیفیت تر.....یعنی راستش را بخواهید باید بشود.....
#دنیا_از_نگاه_من

چقدر سوت و کور و بی حال......

دلم میگیره هر وقت میام اینجا ......جدا لزوم نوشتن جایی که بازخورد نداری چیه؟؟

سلام عزیزان همیشه همراه و مهربانم

دلیل نبودن این چند روزه یا کم رنگ بودنم یک آزمون بسیار مهم و تعیین کننده است...    فردا پنجشنبه خیلی واسم دعا کنید ک عالی از پسش بر بیام.میدونم خراب نمیکنم اما نمره بالا خیلی خیلی تعیین کنندست.     

ممنونم از بودن همیشگی تون. .....

ماجرای روتین صبحگاهی من.....

ساعت 7 صبح شده.....طبق معمول بدون زنگ ساعت بیدار میشم......میرم پشت پنجره و یواش لای پنجره  رو باز میکنم.هرم هوای سرد که به صورتم میخوره سرحال میشم......همسرم هم بیدار میشه و مشغول کارای شخصیش هست که بره سر کار.تازه یه انفلواتزای خیلی سخت رو پشت سر گذاشته. .یعنی من پست سر گذاشتم  در واقع چون فقط خدا میدونه پرستاری از یه بیمار مبتلا به آنفلوآنزا با یه بچه کوچیک دو سال و نیمه که.همیشه چسبیده به باباش و باید مراقب باشی خدای نکرده همچین بیماری رو نگیره چقدر سخته......

بگذریم.نمیزارم همسرم بدون صبحانه بره.شیر گرم و عسل و یه تکه بزرک گاتا که روش مربا زدم رو  میچینم روی میز و اونم خوشحال میخوره و میره سر کار.

میرم سراغ دفتر مدیریت روزم.....امروز خیلی روز شلوغیه ...4 تا مشاوره. ساعت 11...12....4 و 6 ....که یعنی کل کارای دیگه رو باید توی فاصله این ساعتها انجام بدم.مطالب کانالو بزارم. ....درس بخونم....شام و ناهار بپزم .....با پسرم بازی کنم.....12 نفر از بچه های که هفته پیش مشاوره داشتن رو فالوو کنم  تا تنبلی نکنن و از مسیرشان دور نشن. ..  

دفترو میبندم و بی خیال میرم سراغ صبحانه... هوس گاتا کرده بودم  از دیروز و از یه مغازه آشنا گاتا خریدم.....پس تکلیف صبحانه منم معلومه. قهوه جابکوبز محبوبم رو درست میکنم چون فقط اون لیاقت خورده شدن با گاتا رو داره به نظر من...... روی گاتا هم کره میمالم و میرم میشینم روی صندلی محبوب کنار گل و  گیاهام  که یه نور ملس قشنگ اول صبح افتاده روشون.با عشق صبحانه رو میخورم.....پسرم بیدار میشه و بعد کلی قربون صدقه و بازی با خلق خوش میشینه  و صبحانشو رو میخوره و میره توی اتاقش....یادش دادم بعضی روزا باید تنها بازی کنه و من توی ساعتهای مخصوصی میرم پیشش.خوراکی هاش هم توی طبقه مخصوص هست و اگر کاری داشته باشه میتونه بره و اب یا خوراکی و میوه اش رو راحت بخوره.

سریع مقدمات ناهار رو فراهم میکنم.دیروز کلی سبزیجات خریدم و امروز ناهار ما دو نفر خوراک سبزیجات هست. اول یه سس خوش آب و رنگ با گوجه میکس شد و زعفران و فلفل سیاه و کنجد و آویشن درست میکنم و بعد کدو...سیب زمینی....گوجه های برش خورده. ..لوبیا سبز و هویج رو که  منظم خورد شدن رو میچینم توی قابلمه  که با سس خوشمزه آروم آروم بپزن و کلی جا بیفتن....

.لباسم رو عوض میکنم و لباس راحت خونه که فقط مخصوص استراحت هست رو در میارم. ...یه لباس مرتب ورزشی میپوشم و موهامو خیلی مرتب بالای سرم میبندم و یه ارایش ملایم میکنم و حتی عطر محبوبم رو میزنم .

من وقتی مشاوره دارم یعنی سر کار هستم.حتی بااینکه مشاوره ها تلفنی هست مطمئنم حس من به مراجعم منتقل میشه.بنابراین طوری لباس میپوشم که هرکس الان وارد خونه من بشه من رو کاملا آراسته و مرتب ببینه......وقتی خیالم از همه چیز راحت میشه به ساعت نگاه میکنم... پنج دقیقه  به 11 .....به پسرم سر میزنم و  بهش میگم مامان الان باید با تلفن صحبت کنه .شما با من کاری نداری......میگه دوستت دارم.......و این یعنی خود خوشبختی.....موبایلم زنگ میخوره و ..............

هر روزتون پر از اتفاق های زیبا  . 


دوستان خوبم کل مطالب مراقبت از پوست...لایف کوچینگ. ....مدیریت ذهن هر روز توی کانال گذاشته میشه .....اگر دسترسی به تلگرام دارین میتونین اونجا از مطالب استفاده کنین.در ضمن در مورد مشاوره ها توی تلگرام ب من پیام بدین یا اینجا پیام با شماره تماس بزارین. حتما باهاتون تماس میگیرم.....

Telegram.me/banooyebartaar رو توی قسمت تدرس مرورگرتان بزنین

یا عبارت banooyebartaar @ رو وی قسمت سرچ تلگرام  بزنین

یا شمارتو رو بدین  خودم لینک گروه رو بزارم واستون!!!والا!!!!دیگه نمیدومم چیکار باید بکنم....در ضمن دخترا توی کانال فقط شما مطالب من رو میبینین. جایی برای نظر دادن نیست مگر اینکه به یوزر خودم پیام بدین که به کرات میزارم توی کانال

دستور پاکسازی

دوستانی که به کانال تلگرام دسترسی دارند پاکسازی جعفری رو گداشتم دستورش رو .

آدرس کانال تلگرام:

Telegram.me. me/banooyebartaar

با سرچ banooyebartaar هم میتونین در قسمت سرچ تلگرام وارد کانال بشین