بانوی برتر

بانوی نازنین اگر به دنبال جایی برای حال خوب هستی ؛ خوش آمدی

بانوی برتر

بانوی نازنین اگر به دنبال جایی برای حال خوب هستی ؛ خوش آمدی

سلام دوستای من.صبح پر از قشنگی و معجزتون بخیر

چند نفر از شما سحر خیز هستید؟؟؟چند نفرت قشنگی صبح سحر رو تجربه میکنید؟؟؟کیا دچار بیماری عدم توانایی دل کندن از پتو هستن؟؟؟!!!تازه وقتی بیدار میشن یک  ساعت و چهل دقیقه  بعدش در حال زدودن آثار تنبلی و کلی از خودشون هستن؟؟؟یالا ... خودتون رو معرفی کنید ببینم.......

هیچ میدونستی اگر روده و کبد شما پر از مواد مضر و چربی باشه و خون  شما هم اسیدیته نرمال رو نداشته باشه شادابی کلا ازتو ن دور میشه.. به جاش همیشه بی حالی. ...بی حوصله ای. ..حس و توانایی کافی نداری..  مستعد ابتلا به افسردگی و ترس هستی. ......راستشو بخوای ماها اصلا با خودمون مهربون نیستیم دخترا.....بد و اشتباه میخوریم.زیاد   نامناسب میخوابیم. .....به پوستمان نمیرسیم. ....به دندونامون رحم.نمیکنیم.....پدر موهامون رو در میاریم. ....بعد همش متعجبیم که  :وااااا !!!!چرا فلانی اون جوریه و من........!چرا موهام شبیه همه  چیز هست جز ابریشم.....چرا پوستمان خشک و بی حال و خستس.چرا چشمام ون شاداب نیست....چرا روحمون کسله؟؟؟؟بعد شروع میکنیم تقصیر رو گردن همه انداختن......جز اصل کاری.....یعنی خودمون.خودمون.....خودمون.

فقط نیخوام بگم دوباره نگاه کنید.دوباره شروع کنید.راه حل رو بلد هستین ولی نمیخوای. ...به خودتون اجازه نمیدین.....رخت کسالت رو از تن در بیاری و تازه بشین   ......واسه همه دنیا خوب بخوایم.از خوشحالی کسی...موفقیتش....شادابیش ... دچار دق نشیم.تا دنیا هم به ما شادی و خوشحالی پیشکش کنه.ادمای مسموم زندگیتون رو دور کنید. بهاش رو بدید و دور بشید از همه بندهایی که به روحتون وصله. تجربه رهایی و شادابی فوق العاده. اس.........

من اینجام تا کمکتون کنم.بیاین دنیامون رو با پالایش خودمون زیباتر کنیم .

پی نوشت:دوستای عزیزی که من اینقدر یه نظرتون نا خوبم.خواهش میکنم اینقدر زجر خوندن مطالب منو به خودتون ندین!!چه کاریه اخه!!!

نظرات 12 + ارسال نظر
نهال دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 11:33

سلام عزیزم اینجا چه مرتب و خوشگل شده مرسسی
شب یلدات مبارک مانا جون
همیشه مانا و سربلند باشی عزیزم

مرسی نهال جون.به همچنین

مهسا مامان شنبه 28 آذر 1394 ساعت 13:40

سلام.من خیلی سحرخیزم.البته توفیق اجباری چند سالس بخاطر سرکار رفتن.البته بگم آرزوی یه خواب طولانی رو تو روزای تعطیل دارم که اونم بدلیل عادت به زود بیدار شدن به فنا رفته

فریبا شنبه 28 آذر 1394 ساعت 11:55

سلام مانا جوون

منم تنبلم

عزیزم خیلی ممنون که تجربیاتتون رو دوستانه با ما سهیم میشید

منتظر مطالب مفیدتون هستم مشتاقانه

عاشق خط اول کامنتنم دختر.خداحفظن کنه

سپیده جمعه 27 آذر 1394 ساعت 00:34

اخ جووووووون پست گذاشتین!
مرسسسسسسی مرسسسسسسسسسسی!
حس کردم تو وبلاگ قبلیتونم،،چقد ازتون چیزای خوب یاد گرفته بودم تو بلاگفا...
من این مدل پست هاتونو خیلی دوست دارم،، ممنونم ک با وجود همه کارهاتون واسه اینجا وقت میذارین.
من عادت دارم صبح ک بیدار شدم حتی تو سردترین هوا چند دقیقه پنجره اتاقمو باز کنم هوا تازه بیاد تو...ب همه پیشنهاد میکنم اینکارو انجام بدن...هوا صبح معرکه برای نفس کشیدن...دعا کردن،،،انرژی گرفتن....
هر روز تو اون هوا از خدا روزه خوبی رو بخواین برای همه!
(((((حتی اگه هفته ای ی بار صبح زود پاشیدین اینکارو کنید حتما)))))
مانا جون به کسایی ک مشاوره میدین بگین اینجا رو ول نکنن...چقد کم نظر میدن.اینجوری خوب نیستا...من نظراته همه رو میخونم با دقت،یعنی بقیه نمیخونن؟!؟!؟!
دوستان عزیز نظر بدین لطفا
سپیده از شمال

مرسی سپیده جان. منم از نوشتن لذت میبرم.گلم.نمیتونم کسی رو مجبور به نظر دادن کنم.همینم یه عزیزی فرموده بودن خودم واسه خودم کامنت می زلرم

نیکی پنج‌شنبه 26 آذر 1394 ساعت 16:03

بی صبرانه منتظر نوشته های زیبا و انرژی بخشتون هستم مرسی مانای دوست داشتنی و مهربون و انرژی بخش:*

مرسی عزیزم

mina پنج‌شنبه 26 آذر 1394 ساعت 11:47

سلام
حال شما؟؟خوبین.من خیلی وقت بود نبودم.شرمنده.
اما حرفاتونو اساسی قبول دارم.منم خیلی دوس دارم که صبحا زود بیدار شم و کل روز با انرژی مشغول درس خوندن باشم.مطمئنم این شکلی با این کار کلی انرژی میگیرم اما همش بهونه میارم و هرروز حسرت نداشته هام و پسرفتم رو میخورم.کامل هم قبول دارم که همش دست خودمه.اما حیف که من به دیگران بهتر میتونم کمک کنم تا خودم.انگار خودمو نمیشناسم. اعتراف می کنم که با خودم نامهربونم. و از خودم معذرت میخوام.مانای عزیز بیشتر باهامون باش.حضورت بهمون امید میده
لطفن

چشمممممم

barbie پنج‌شنبه 26 آذر 1394 ساعت 06:57

امیدوارم این پستم برسه همش میگه کدت اشتباهه
منم با خواب مشکل شدید دارم
ینی ۲۴رساعتم ولم کنن خوابم مگه اینکه ساعت ۵ بیدار شم شب زود بخوابم که اونم با همسر گرام نمیشه مخصوصا الانکه عقدیم

مریمی چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 18:38 http://shazdehkoochooloo.persianblog.ir

نچ ! تا وقتی همسایه های مهربونمون زنده هستند امکان خوابیدن نیست !
کنار اومدم باهاش ... تقریبا البته !
بابا من که توی اون پست اعتراف نامه کذایی گفتم اوضاعم رو ...

اهاااا.یادم اوند.خب دختر یه نشون میدادی

گزمل چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 18:26

وچه زیباست که در خلوت خود،یاد یک خوب تورا غرق تمنا سازد...

لیلا چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 18:15

سلام
یادمون میدی چطوری چیزای بدی که تو این پست نوشتی رو از خودمون دور کنیم، سحرخیز بشیم و پرانرژی
ایکاش یخورده توضیح میدادی یا راهکار
ممنون

لیلا جان سعی میکنم کم کم راجبش حرف بزنم

sara چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 17:31

سلام عزیزم
یادتون باشه ها من اولین نفرم که حاضریمو توی اعتراف به تنبلی زدم
باشد که رستگار شویم:

عزیزم

مریمی چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 13:36 http://shazdehkoochooloo.persianblog.ir

سلام سلام . خوبی دوستم ؟
( دیدی من مثل خورشیدم که ابر هی رومو می پوشونه و گاهی پدیدار می شم و نظر می دم و گاهی نه ؟ اعتماد به نفسم فقط خودمو کشته ! )
عرضم به حضور گلت ... که طبق جریان هایی که قبلا گفتم اصولا من شب ها خواب ندارم ! یعنی عملا از 8 صبح تا نهایتا ساعت 11 می شه خوابید ! پس هر روز طلوع خورشید و غروب ماه رو تماشا می کنم و چند ساعتی هم اضافه بر خدمت انتظار می کشم که مطمئن بشم ایشون ها ! سالم رسیدن به مقصد .
اما واقعا لذت خوابیدن زیر یه پتوی گرم و نرم اونم تو شب تاریک واقعا قابل عوض شدن با هیچی نیست .
برات آرزو می کنم که هر روز موفق باشی و شاد و سلامت و خوشحال دوستم ...

یعنی چی دختر. ....شبا نمیخوابی تو؟؟؟؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.